English Persian Dictionary - Beta version		  
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 203 (6999 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
 English Persian Menu
processing of the order U انجام سفارش
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
order processing time U زمان انجام سفارش
order processing time U مدت انجام سفارش
Other Matches
marching order [travel order] U دستور پیشروی [ارتش]
direct processing U پردازش مستقیم
distrubuted processing U پردازش توزیعی
document processing U پردازش مدرک
document processing U متن پردازی
file processing U پرونده پردازی
file processing U پردازش فایل
transfer processing U امور اداری نقل و انتقال وتسویه حساب با یکان اولیه برای انتقال به یکان دیگر
foreground processing U پردازش پیش صحنی
foreground processing U اجرای خودکار برنامههای کامپیوتر که برای به انحصاردر اوردن امکانات کامپیوترطراحی شده اند
geometry processing U فرآیندی که نیاز به محاسبه سه مختصات z,y,x دارد از یک شی سه بعدی تا روی صفحه نمایش داده شود
text processing U پردازش متن
image processing U تصویر پردازی
image processing U پردازش تصویر
demand processing U پردازش بر اساس نیاز
cooperative processing U سیستمی که در آن یک یا چند کامپیوتر در یک شبکه توزیع شده می توانند بخشی از برنامه یا کار یا مجموعهای از داده ها را اجرا کنند
background processing U پردازش زمینهای
background processing U فرآیندی که از تواناییهای -on line سیستم استفاده نمیکند
background processing U کار با حق تقدم پایین که وقتی اجرا میشود که دیگر کاری با حق تقدم از آن بیشتر موجود نباشد
batch processing U دسته پردازی
batch processing U پردازش دستهای
batch processing U سیستم پردازش داده ها که در آن اطلاعات در دسته هایی جمع آوری می شوند و سپس در یک ماشین اجرا می شوند
batch processing U سیستم کامپیوتری که قادر به پردازش گروهی از کارهاست
call processing U فراخوان پردازی
command processing U پردازش دستورالعمل
concurrent processing U پردازش همزمان
continuous processing U پردازش پیوسته
in line processing U پردازش درون برنامهای پردازش درون خطی
information processing U تقویم اخبار
information processing U نتیجه گیری ازاخبار
processing program U برنامه پردازش
processing program U برنامه پردازشی
processing element U عنصر پردازشی
priority processing U پردازش اولیه
nonoverlap processing U روشی که به وسیله ان خواندن
nonoverlap processing U نوشتن و پردازش داخلی فقط در یک اسلوب سری صورت می گیرد
priority processing U اولویت پردازی
post processing U پس پردازش
post processing U پس پردازی
picture processing U پردازش تصویری
parallel processing U پردازش موازی
overlap processing U پردازش و خروجی توسط یک سیستم کامپیوتری
processing unit U واحد پردازش
processing unit U واحدپردازشگر
processing unit U واحد پردازنده
information processing U پردازش اطلاعات
serial processing U پردازش سری
inquiry processing U فرایند انتخاب یک رکورد از یک فایل و نمایش فوری محتویات ان
interactive processing U پردازش فعل و انفعالی پردازش محاورهای
serial processing U پردازش نوبتی
sequential processing U پردازش ترتیبی
list processing U لیست پردازی
list processing U پردازش لیست
remote processing U پردازش از راه دور
random processing U پردازش تصادفی
random processing U پردازش داده به ترتیب مورد نیاز و نه ترتیب ذخیره شده
random processing U با دست یابی تصادفی
overlap processing U اجرای همزمان فعالیتهای ورودی
data processing U مرتب کردن داده ها
data processing U پرورش اطلاعات
data processing U تهیه اطلاعات
data processing U پبشرفت تدریجی داده ها فرایند داده ها روند داده ها
data processing U تهیه و تولیداطلاعات
data processing U امایش اطلاعات
data processing U داده پردازی
word processing U پردازش کلمه
simultaneous processing U پردازش همزمان
data processing U پردازش داده ها
processing symbol U علامت پردازش
data processing center U مرکز پردازش داده
data processing center U مرکزداده پردازی
data processing curriculum U دوره تحصیلات پردازش داده
data processing cycle U چرخه پردازش داده
data processing management U مدیریت پردازش داده
data processing manager U مدیر پردازش داده
integrated data processing U پردازش داده مجتمع
data processing center U مرکز داده پردازی
data file processing U پردازش فایل داده
information processing systems U نظامهای خبرپردازی
oil processing area U منطقهپردازشنفت
unit central processing U واحد پردازش مرکزی
computer processing cycle U چرخه پردازش کامپیوتر
transaction oriented processing U پردازش تغییرگرا
data processing system U سیستم پردازش داده
data processing technology U تکنولوژی پردازش داده
decentralized data processing U پردازش داده و ذخیره سازی در چند مرحله ونه در یک محل مرکزی
distributed data processing U پردازش داده توزیع شده
distributed data processing U داده پردازی توزیعی
distributed processing system U سیستم پردازش توزیعی سیستم پردازش غیر متمرکز
word processing program U برنامه پردازش کلمه
word processing society U انجمن پردازش کلمه
word processing supervisor U نافر پردازش کلمه
electronic data processing U پردازش الکترونیکی داده
string processing languages U زبانهای پردازش رشته
word processing operator U متصدی پردازش کلمه
dispersed data processing U پردازش اطلاعات به صورت توزیعی
decentralized data processing U پردازش داده نامتمرکز
information processing machine U computer
information processing center U مرکز پردازش اطلاعات
information processing carriculum U دوره پردازش اطلاعات
stacked job processing U پردازش پشته یی
digital signal processing U پردازش دیجیتالی سیگنال
word processing center U مرکز پردازش کلمه
direct access processing U پردازش به روش دستیابی مستقیم
word processing system U سیستم پردازش کلمه
scientific data processing U داده پردازی علمی
remote batch processing U پردازش دستهای از راه دور دسته پردازی از راه دور
businedd data processing U داده پردازی تجاری
list processing langauge U زبانهای پردازش لیست
real time processing U پردازش بلادرنگ
list processing langauge U زبان لیست پردازی
multiple job processing U پردازش چند کاره
administrative data processing U پردازش دادههای اداری
business data processing U داده پردازی تجاری
scientific data processing U پردازش داده علمی
natural language processing U پردازش زبان طبیعی
automatic data processing U پردازش خودکار داده ها
automatic data processing U پرورش اطلاعات خودکارسیستم اطلاعات کامپیوتری
centralized data processing U پردازش تمرکز یافته داده پردازش داده متمرکز
automated data processing U پردازش داده به صورت خودکار
mechanical data processing U پردازش داده مکانیکی
central processing unit U واحدپردازنده مرکزی
central processing unit U واحد پردازش مرکزی
data processing management association U انجمن مدیریت پردازش داده
automatic data processing system U سیستم پرورش خودکاراطلاعات سیستم پرورش اطلاعات کامپیوتری
electronic data processing system U سیستم پردازش الکترونیکی داده
canadian information processing society U انجمن کانادایی پردازش اطلاعات
order U راسته
order U نظم
in order U درست
order U کد عمل
order U سفارش
in order U صحیح
in order U دایر
order U دستور
order U سفارش دادن تنظیم کردن
order about U پیوسته پی فرمان فرستادن
order U منظم کردن
order off U حکم خروج
order U رتبه
to the order of U در وجه
to the order of U به حواله کرد
out of order U درهم برهم
to the order of U بحواله کرد
out of order U نادرست
out of order U خراب
order U پردازندهای که عملیات ریاضی و منط قی را کدگشایی کند و انجام میدهد مط ابق کد برنامه
out of order U از کار افتاده
order U ن
order U دستور سفارش
order U نظم دادن
order U شیوه
order U نظام معماری
re order U سفارش دوم باره
order U سفارش دادن
order U خرید سفارش خرید
order U دستورالعمل دستور
order U سفارش دادن دستور دادن
order U حواله کرد حواله کردن دستور
order U حواله
order U حکم
order U مرتب کردن
order U سبک معماری
order U سفارش دادن کالا یا جنس
order U فرمان نظم
order U دستورالعمل
order U دستورعملیاتی
in order that U تا اینکه
in order that he may go U برای اینکه برود
order U دستور دادن
order U ترتیب
in order that i may go U برای اینکه بروم
order U ترتیب انجام کار
order U مرتبه
order U امر
order U دستور دادن سفارش
second order U مرتبه دوم
in order to <idiom> U اعتماد شخص را بدست آوردن
in order that U برای اینکه
well-order U خوش ترتیب [ریاضی]
in order to ... U تا [اینکه ]
order [placed with somebody] U دستور [ازطرف کسی]
out of order <idiom> U کارنکردن
out of order <idiom> U برخلاف قانون ،نامناسب
order [placed with somebody] U سفارش [ازطرف کسی]
in order to ... U برای [اینکه]
to order <idiom> U به ترتیب
by order of U حسب الامر
first order U مرتبه اول
by order of U فرمان
In this order. In this way. U باین ترتیب
second order reaction U واکنش مرتبه دوم
structure [first order] U ساختار [ریاضی]
Giant Order U شیوه غول ستونی [معماری]
French Order U سبک معماری فرانسوی
provisional order U دستور موقت اداری
Doric Order U سبک معماری دوریک
Orinthian Order U معماری کلاسیک [در یونان و رم]
purchase order U سفارش خرید
German Order U سبک معماری آلمانی [نوعی از سبک معماری کرنتی قرن هجدهم انگلستان]
Recent search history Forum search
1in order to improve
2In order to be interesting you have to be mean
2In order to be interesting you have to be mean
1رخست دادن
0Also, at the latest 17. April we would need vehicle details (brand, type, colour, license plate and driver) in order for your to pass the MoI checkpoints on the way to the EU Compound.# Please let me
1scrambling
0question processing transaction protocol
1Temporal filtering یعنی چه
0معنیrobust rank order algorithm
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Perdic.com